انسان برتر (خردمند) یا انسان ابتر (بی خرد)!

انسان ها از دیدگاهی که من دارم (شاید) به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند.

  1. انسان ابتر
  2. انسان برتر

به طور خیلی خلاصه اگر بخواهم بگویم انسان ابتر کسی است که حقیقت را یافته. فرقی نمی‌کند در چه زمینه ای، برنامه نویسی، خدا شناسی، دین شناسی یا زیست شناسی و امثال اینها، وقتی خود را صاحب حقیقت بدانیم انسان ابتر هستیم.

به محض اینکه حقیقت و راه درست را پیدا کنید (اینطور حس بکنید)، موجودی خواهید شد که هر آنچه عقایدتان را تهدید کند به جنگ گرفته یا به مخالفت با آن می‌پردازید.

اما انسان برتر جویای حقیقت است. او خود را نه صاحب حقیقت و نه صاحب کس یا شی دیگری می‌داند. در یک کلام انسان برتر جویای رازهاست نه دارنده آنها. او به مخالفت و دشمنی آنچه ذهنش نخواست، نمی‌پردازد زیرا او عشق ورزیدن را راهکار حل مشکلاتش می‌داند و خرد و منطق را جایگزین زشتی ها کرده است.

نشانه اصلی انسان برتر همین است که شب ها راحت می‌خوابد! او با کسی جنگ ندارد بلکه عشق می‌ورزد. او از شما طلبکار نیست. زیرا خود را وارث و صاحب چیزی ندانسته، او تقریبا همیشه خوشحال است (نشانه خرد)، حتی وقتی رنجی به او می‌رسد، نمی‌تواند او را از پای دربیاورد چون او از رنج ها پلی به سوی آرامش می‌یابد، رنج برای او زودگذر است زیرا با فکر کردن و دامن زدن به آن، گسترده ترش نمی‌کند.

انسان خردمند قبل از هر چیز خودش را نقد می‌کند و قبل از دیگران سعی میکند موسیقی خود را در جهان بنوازد.

از آنجایی که این، استدلال و ایده من است، سعی می‌کنم مانند یک انسان برتر زندگی کنم. این چیزی است که من به دنبال آن هستم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *